واقعه 28 مرداد
بدون شک یکی از روز های پر بحث و جنجالی تاریخ معاصر ایران 28 مرداد 1332 بود که دولت ملی دکتر مصدق سرنگون شده و طی یک کودتا محمدرضاپهلوی دوباره به قدرت می رسد.
این واقعه یکی از نقاط عطف سلطنت محمدرضاشاه بود که توانست بعد از آن با قلع و قمع مخالفین خود به مدت 25 سال سلطنت کند. محمدرضاپهلوی از این واقعه همواره به عنوان جشن ملی یاد می کرد و از گزینش خود برای حکومت توسط مردم سخن می گفت.برای همین مدال ها یا تمبر هایی هم در جهت بزرگداشت این واقعه ضرب یا چاپ شد .تا این که بعد از انقلاب واکاوی ها و بحث های زیادی در مورد این واقعه صورت گرفت و رسما اسم کودتا بر آن داده شد. هنوز هم این رخداد در میان خیلی از مورخان مورد بحث است.
کشف نفت
در دهه هفتاد قرن سیزدهم هجری شمسی در میان خیلی از کارآفرینان حوزه معدن و نفت خام احتمال داده می شد که در جنوب ایران و حتی بخشی از خاک عراق نفت وجود داشته باشد. بعد از بررسی های بسیار، کارآفرین انگلیسی به نام ویلیام دارسی حاضر می شود تا به ایران آمده و به جست و جوی نفت بپردازد. دارسی در بدو ورود خود با دربار قاجار ملاقات می کند و یک قرار داد رسمی با مسئولین کشورمان امضا می کند که بنابه آن قرارداد دارسی باید در بیابان های جنوب ایران به دنبال نفت می گشت و اگر موفق شده و به نفت می رسید، 16 درصد از سود شرکت را به دولت ایران می پرداخت. از فردای امضای این قرارداد دارسی کار اکتشاف نفت را آغاز می کند ولی از بخت بدش با گذشت سال ها از این قرارداد دارسی فقط هزینه کرده و به نفت نمی رسد. بعد از گذشت 6 سال که دیگر دارسی به زمین و زمان بدهکار بود تصمیم می گیرد که این پروژه را متوقف کند و به انگلستان برگردد. به گواه تاریخ در 5 خرداد 1287 وقتی که دارسی در راه بازگشت به کشورش بود خبر می رسد که در هنگام عملیات حفاری در مسجد سلیمان نفت فوران کرده و کارگران به نفت رسیدند. این خبر عین بمب در مجامع بین الملل ترکیده و سهام شرکت دارسی یک شبه چندین برابر می شود.
بنابه عرف هر شرکت خصوصی، دارسی با کمک دولت انگلستان هزینه های زیاد را برای تاسیس و توسعه شرکت نفتی خود در آبادان می کند. تقریبا به فاصله چند ماه از این واقعه قیام مشروطه در ایران اتفاق افتاده و ایرانیان مشغول اختلافات داخلی می شوند. بعد از مشروطه نیز ایران در بستری از بی ثباتی و هرج و مرج فرو می رود. و کمتر کسی بود که به فکر نفت ایران باشد.
با انقراض سلسله قاجاریه و استقرار پهلوی، رضا شاه در سال 1311 نفت ایران را ملی اعلام می کند و عملا می خواهد که دست انگلیسی ها را از نفت ایران کوتاه کند. این عمل با اعتراض شدید انگلستان مواجه می شود. و نیروی دریایی بریتانیا خوزستان را محاصره کرده و اجازه خروج یک بشکه نفت را نمی دهند.با این اقدام رضاخان متوجه می شود که باید با انگلیسی ها در میز مذاکره صحبت کند نه با خشونت. حاصل این اندیشه می شود قرارداد 1933 نفت ایران و انگلیس که به مراتب بهتر از قرارداد دارسی بود. انگلستان شرایطی را در این قرارداد می پذیرد که قبلا از همگی آن شرایط سرباز می زد. سهام دار شدن پنجاه درصدی ایران در نفت جنوب، تربیت مهندسین و متخصصین نفتی و تاسیس دانشکده نفت آبادان توسط دولت انگلیس و... از مفاد این قرارداد بود و در عوض ایران نیز می پذرد که طول عمر قرارداد سی سال بیشتر شود.
یکی از دغدغه های جدی در میان سیاستمداران دهه 20 ایران مسئله نفت بود به طوری که این خواسته به یک مطالبه ملی تبدیل شده بود و عملا ذهن هر رجال سیاستمدار ایرانی را به خود مشغول می ساخت. بالاخره در 29 اسفند 1329 با بحث و جدل های فراوان سیاسی، نفت ایران توسط مجلس ملی اعلام می شود. و مثل زمان رضا شاه، انگلستان به شدت با آن به مخالفت می پردازد. و به دادگاه بین المللی لاهه شکایت می کند. با اختلاف دو ماه، دکتر مصدق در اردیبهشت سال 1330 با رای قاطع مجلس به نخست وزیری ایران انتخاب می گردد.
برخلاف گفته های رسمی در ایران امروز، آمریکا به هیچ عنوان مخالف ملی شدن نفت ایران نبود بلکه خواستار یک نوع مصالحه و حل مساله از راه مذاکره بین ایران و انگلیس بود. دفاعیات دکتر مصدق در دادگاه های بین المللی کاملا معقول و منطقی بود و به همین جهت دادگاه رای پنجاه، پنجاه صادر می کند.
با داغ شدن مسِله نفت مذاکرات به درازا می کشد و دیگر پیشنهاد های منصفی نیز از طرف دادگاه ارائه می شود که بنابه دلایلی (که برای خیلی از مورخان هنوز هم در پرده ای از ابهام است) مصدق هیچ کدام از آن ها را نمی پذیرد.
هر روز که می گذشت مسئله نفت لاینحل تر شده و از طرف دیگر وضعیت اقتصاد ایران خراب تر و خراب تر می شد. اوراق قرضه های زیادی وجود داشت و دولت اقدام به چاپ اسکناس بی پشتوانه کرده بود. و روز به روز محبوبیت دکتر مصدق در میان توده های مردم کمتر و کمتر می شد. از طرف دیگر کسانی بودند از بازاریون و تجار و اساتید دانشگاه و توده های مردم که از همان اول مثل شاه مخالف نخست وزیری مصدق بودند. از بخت بد مصدق در انگلستان و آمریکا نیز انتخابات برگزار می شود. به طوری که حزب دموکرات در آمریکا انتخابات را باخته و ژنرال آیزنهاور به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب می شود. در انگلستان نیز حزب کارگر پیروز انتخابات شده و وینستون چرچیل به عنوان نخست وزیر انگلیس معرفی می شود که معتقد بود هرچه زودتر باید در مورد مصدق به یک تصمیم نهایی رسید.
25 مرداد
محمد رضا پهلوی از روز اول به دکتر مصدق چندان رغبتی نشان نمی داد.دلیلش هم واضح بود، مصدق شخصیتی بود مستقل و به دور از چاپلوسی و تملق گویی و با اینکه به شاه احترام می گذاشت ولی در خیلی موارد با ایشان مخالفت کرده و مانع از آن می شد که ذات همایونی هر عملی را که دلش خواست انجام دهد. آمریکا و انگلیس طرح های زیادی برای عزل دکتر مصدق از راه کودتا ریخته بودند و حتی بنا بود که اگر کودتا موفق نشد با تجهیز افرادی در جنوب ایران جنگ چریکی آغاز به راه افتاده و باعث بی ثباتی دولت مصدق شود. در روز 25 مرداد 1332 شاه با اکراه حکم عزل دکتر مصدق و نخست وزیری فضل الله زاهدی را صادر می کند. و با صدور این حکم از تهران به سمت بغداد و سپس رم با هواپیمای شخصی پرواز می کند.(عده ای معتقدند شاه جرئت و جسارت لازم برای ایستادگی در مقابل مصدق را نداشت و تنها چیزی که از پدرش به ارث نبرده بود شهامتش بود.) مصدق این حکم را قبول نمی کند و دستور بازداشت سرهنگ نصیری (که آورنده پیغام بود) را می دهد.
کودتای 25 مرداد شکست خورده بود و سازمان های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا به دنبال راه چاره ای می گشتند. که به یک باره یک رخدادی دیگر مسئله را از بن و ریشه برایشان حل می کند.
28 مرداد
صبح روز 28 مرداد عده ای از مردم تهران از جنوب شهر حرکت کرده و با شعار جاوید شاه دست به تظاهرات زدند. برخلاف نظر محمد مصدق اعتراضات با گذشت هر ساعت شدت می یافت و مردم بیشتری به اعتراضات می پیوستند به طوری که در هنگام ظهر تعداد معترضین به بیش از پنجاه هزار نفر رسیده بودند. این افراد با کمک بخشی از نیرو های نظامی ارتش مراکز مهمی از جمله رادیو و تلویزیون را تصرف می کنند و به خانه مصدق نیز حمله کرده و خانه اش را تخریب می کنند. مصدق از پشت بام منزل خود به خانه همسایه گریخته و تا صبح فردا در آنجا پنهان می شود. ساعت 1 بعد از ظهر بود که پیام کودتاچیان مبنی بر سقوط دولت مصدق و نخست وزیری فضل الله زاهدی از رادیو قرائت می شود. و شاه نیز با شنیدن خبر سقوط مصدق از رم با یک پرواز به تهران باز می گردد.
مصدق در روز 29 مرداد خود را تسلیم زاهدی می کند و سپس در یک دادگاه نظامی محاکمه شده و به سه سال حبس محکوم می شود. و تا آخر عمر خود نیز در احمدآباد در تبعید به سر می برد.بعد از این کودتا عده ای از مردم ایران شاد و خوشحال این موفقیت را به هم تبریک می گویند و عده ای نیز ناراحت و عصبانی از سقوط مصدق کنج عزلت همراه با خشم به خود می گزینند.عده ی زیادی از افراد حزب توده و جبهه ملی بعد از این کودتا بازداشت و محاکمه می شوند و دستور توقیف خیلی از روزنامه ها صادر می شود. با نهایت تاسف دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه و یار دیرین مصدق نیز اعدام می شود.
مذاکرات نفتی ایران نیز در فروردین 1333 دوباره از سر گرفته می شود که منجبر به قرارداد کنسرسیوم (حق پنجاه پنجاه انگلیس و ایران) از سود و درآمد های نفتی می شود. و شرکت نفت بعد از چهار سال تعطیلی در بهمن 1333 دوباره شروع به کار می کند.
در مورد علت و ریشه های کودتا بحث های بسیار زیادی مطرح می شود و خیلی از موارد نظیر عدم قبولی پیشنهاد دادگاه بین المللی مبنی بر حق پنجاه پنجاه توسط دکتر مصدق، سکوت حزب توده و طرفداران مصدق در روز 28 مرداد، نقش آیت الله کاشانی و حزب زحمتکشان در کودتا، نقش اصلی بریتانیا و آمریکا در آن روز های تاریخی، عدم پیاده کردن یک نفر نیروی نظامی توسط آمریکا و انگلیس در ایران و موافقت مردم ایران با کودتا و خیلی از سوالات دیگر در پرده ای از ابهام و پرسش های جدی است که مجال طرح و واکاوی آن ها خارج از حوصله این یادداشت است. ولی آنچه مسلم است این کودتا در واقع نقطه عطفی بود بر سلطنت محمدرضاشاه پهلوی که پایه های سلطنت خود را استوار کرده و دوران پر تب و تب دهه بیست را پشت سر گذاشته و به مدت 25 سال (تا بهمن 57) با اقتدار حکومت می کند.
تحقیق و گردآوری:گروه کارشناسی ایران سکه
خرداد 1401
پرسش کاربران