نادر شاه افشار

هست سلطان بر سلاطین جهان شاه شاهان نادر صاحبقران
در این مقاله هدف ما نگاه اجمالی به یک شخصیت تاریخی ایران است. با این حال که نادر شهرت فراوانی در میان ما ایرانیان دارد ولی به دلیل عقب ماندگی علوم انسانی در ایران، کتاب ها و فیلم هایی که راجع به وی در ایران نوشته و یا ساخته شده اند بسیار کم و در حد مبتدی هستند. بنابراین ما چاره ای نداریم الا اینکه برای شناخت این شخصیت به کتاب و اسناد مورخین و تاریخ دانان خارجی رجوع کنیم.
نادرشاه افشار یکی از محبوب ترین و قدرتمند ترین پادشاه تاریخ ایران است. ایشان به مدت 12 سال بر ایران حکومت کرد و کشورگشایی های زیادی انجام داد به طوری که با پتر کبیر روسیه یا ناپلئون فرانسه مقایسه می شود.
نادر در روستای درگز در نزدیکی ابیورد چشم به جهان گشود. او از کودکی علاقه وافری به سوارکاری،شکار،تمرین با شمشیر های چوبی، تیراندازی، رهبری گروه دوستان و... داشت. نادر در خردسالی پدرش را از دست داد و این اولین صحنه تلخی بود که زندگی برایش نمایان می ساخت. از آن پس مسئولیت نادر با مادرش بود. مادر وی یک زنی بود پرکار و خستگی ناپذیر که به تنهایی بار سنگین مسئولیت خانه و خانواده را به دوش می کشید. نادر همواره عشق وعلاقه خاصی به مادرش نشان می داد و به همین خاطر است که ما شاهد یک تحسین واحترام فوق العاده به اسرای زن در جنگ ها و بانوان ایران (به اصطلاح حقوق زنان) در سلطنت نادر هستیم. اولین ورود نادر به صحنه سیاست با پیوستن او به عنوان تفنگچی به نیرو های حاکم ابیورد خراسان بابا علی بیگ بود. نادر با شهامت ها و نبوغ نظامی اش به سرعت مورد توجه باباعلی بیگ قرار گرفته و در لشگرش ارتقاء یافت. تا آنکه عملا دست راست او شد و با دختر حاکم ازدواج کرد. نادر در کنار بابا علی همواره به میادین نبرد می رفت و نبوغ نظامی خودش را مکررا به نمایش می گذاشت. دیگر نادر در میان اهالی خراسان یک فرمانده ای نامدار شده بود و کمتر کسی بود که او را نشناسد.
با فوت بابا علی دیگر نادر قدرت بلامنازع خراسان را در دست داشت.از طرفی نیز با فوت شاه عباس سوم صفوی، شاه سلطان حسین به قدرت رسید. سلطان حسین شخصیتی بود ضعیف النفس و بی اراده که چندان توانایی اداره کشوری مثل ایران را نداشت.ما در این برهه از تاریخ شاهد جنبش ها و شورش هایی هستیم که باعث ایجاد نا آرامی و جدایی بخش هایی از ایران می شوند. مشهور ترین این ناآرامی ها در افغانستان به رهبری میرویس اتفاق افتاد که عملا باعث جدایی همیشگی افغانستان از ایران شد. با فوت میرویس سران افغان ها و قبیله غیلزای از پسر ارشد او محمود حمایت کردند. محمود نیز با به قتل رساندن عموی خود که مدتی به جای پدر بر تخت نشسته بود، توانست قدرت را به دست بگیرد. از اولین اقدامات محمود افغان حمله به ایران بود.با یورش افغان ها به ایران وسقوط اصفهان به دست محمود افغان و سقوط سلسله صفوی هرج و مرج زیادی در کشور حاکم شد. افغان ها با بی رحمی تمام با ایرانیان رفتار می کردند و قحطی و آشوب زیادی در کشور حاکم بود.برای مقابله با این وضعیت قیام هایی در اقصی نقاط ایران برای جنگ با افغان ها اتفاق می افتاد. یکی از شخصیت هایی که توانست خرده قدرت ها را زیر یک بیرق جمع کرده و به مقابله با افغان ها بپردازد نادرشاه افشار بود.نادر شاه در طی چندین جنگ و نبرد موفق شد افغان ها را عقب رانده و اشرف افغان را که با قتل محمود به قدرت رسیده بود شکست دهد.این پیروزی نادر و بیرون راندن افغان ها از ایران شهرت او را در ایران و جهان دو چندان کرد. نادر با این پیروزی پسر سلطان حسین را به عنوان شاه ایران به رسمیت شناخت و خود نیز فرمانده کل قوا شد. ولی با بروز اختلاف میان شاه طهماسب و نادر، روابط آن ها به سردی گراییده و نزاعی میان آن ها رخ داد. نادر موفق شد شاه طهماسب را شکست داده و از قدرت خلع کرده و فرزند خردسالش را به تخت بنشاند.

تنها شکستی که نادر شاه در حیات سیاسی خود تجربه کرد از توپال پاشای عثمانی بود که بعد ها نادر توانست با اقتدار برگشته و انتقام آن شکست را گرفته و بغداد را محاصره کند.با این کار پیمان صلحی میان نادرو سلطان عثمانی منعقد شد که بنابر آن مناطق شمال شرقی و شرقی ایران دوباره به ایران برگردانده می شدند و عثمانی ها هیچ گونه حق اعمال حاکمیت در آن مناطق را نداشتند. و در عوض نادر نیز از محاصره بغداد عقب می نشست.دیگر خیال نادر از عثمانی ها راحت بود و به دلیل شکست های پی در پی عثمانی ها از ایرانیان، هرج و مرج کل کشور ترکیه امروزی را فرا گرفته بود.
نادر شاه بعد از گذشت قرن ها دوباره توانست شکوه و عظمت را به ایران برگردانده و ایران را از هر حیث به یک کشوری غنی و قدرتمند تبدیل کند. دیگر نادر مهر سلطنتی را در اختیار داشت و نائب السلطنه بود. با پیگیری فرماندهان و رجال سیاسی نادر بالاخره راضی شد تا خود را به عنوان پادشاه ایران معرفی کند. (البته در تاریخ است که نادر خودش نیز مایل به سلطنت بود ولی می خواست برای حکومتش مشروعیت ببخشد). این واقعه در دشت مغان اتفاق افتاد که نادر تاج سلطنتی را بر سر گذاشته و خود را نادر شاه افشار اولین پادشاه سلسله افشار خواند.نادر برای پادشاهی خود شروطی را تعیین کرد که باید همه بزرگان قبایل و طوایف ایران آن را قبول کرده و متعهد به انجام آن می شدند.خلاصه این شرط ها به صورت زیر بود:
- اگر فردی از اعقاب و بستگان شاه سابق در آینده ظهور کند،نباید از او حمایت شود.
- ایرانیان نباید خلفای راشدین(به استثنا علی (ع) که مورد قبول شیعیان است) را سب و دشنام کنند.
- اختلاف میان شیعه و سنی که توسط شاه اسماعیل برانگیخته شده بود باید حل و فصل شود و امام جعفر صادق به عنوان زعیم نمادین شیعه قبول شود.
- پس از مرگ نادر شاه،یک نفر از نسل نادر باید به تخت سلطنت جلوس کند.
نادر از دیرباز رویای فتح دهلی را در سر می پروراند و با فتح هندوستان می خواست به قدرت بلامنازع منطقه تبدیل شود. در آن زمان هند جزئی از خاک مغول ها بود و نادر با این فتح گوشه چشمی هم به انتقام حمله مغول ها به ایران داشت. در قرن هجدهم هندوستان به کشور رویاها مشهور بود.دهلی نیز یکی از شگرف ترین پایتخت های جهان بود. عمارت های بازمانده از دوران شاه جهان،بازار پر رونق و قدرتمند، اشیاء و جواهرات باستانی و... به زیبایی های این منطقه می افزود. لشکرکشی نادر به هندوستان در سال 1739 اتفاق افتاد. این لشکر کشی تقریبا دو سال به طول انجامید. و نادر با پیروزی در جنگ کارنال موفق شد مقاومت هندی ها را بشکند و به دروازه های دهلی برسد. محمدشاه که پادشاه هندوستان بود چاره ای به جز تسلیم در مقابل نادر نداشت.با ورود نادر به دهلی،محمدشاه دستور داد تا کاخ را تزئین کنند و همه جا پر از زرق و برق طلا بود،برای ورود نادر به کاخ به طول چند کیلومتر فرش قرمز انداخته شد و محمدشاه بیشتر از پادشاه نقش یک میزبان را برای نادر داشت.محمدشاه بسیار خوش اقبال بود که نادر دستور داد هم جان و هم سطنتش را به او ببخشند. محمد شاه برای خشنودی نادر تمام در های خزانه سلطنتی را به روی وی گشود. در تاریخ آمده است که ارزش مال و ثروتی که نادر از هند به ایران آورد مبلغی بالغ بر 90 میلیارد پوند امروزی بود. قالی ها و قالیچه های ابریشمی،زمرد،یاقوت و فیروزه و بسیاری از سنگ های گرانبها، ، توپ و تفنگ ارتش هندیان،طلا و جواهرات سلطنتی و... که مشهور ترین آن ها الماس کوه نور و دریای نور(که هم اکنون در تاج ملکه الیزابت «فقید» تعبیه شده است)بود.

الماس دریای نور بر تاج ملکه الیزابت
زندگی نادر مملو از جنگ هایی که او در طول حیاتش با قدرت های بیگانه و یا ایلات و قبایل ایرانی که اقدام به شورش کرده و خواهان جدایی یا سلطنت بر ایران بودند است. نبرد نادر با غیلزای ها، ابدالی ها، عثمانیان،روس ها، داغستانی ها، افغان ها، لزگی ها، سالورها، یموت ها و... که یکی پس از دیگری با موفقیت خاتمه می یافت، باعث شهرت بی نظیر او شد و دیگر اسم نادر لرزه به تن دشمنان می انداخت.از ویژگی های بارز نادرشاه میتوان به جنگجو بودن،نظم،دیسیپلین نظامی، زمان شناس، نبوغ نظامی و سیاسی و به کمرنگ بودن اعتقادات مذهبی در وی اشاره کرد. به طوری که با به قدرت رسیدن نادرشاه کم کم از نفوذ و قدرت روحانیون که از زمان صفویه به شدت قدرتمند شده بودند کاسته شد. نادر عرصه را به قدری برای روحانیون کم کرد که عده ای از آن ها مجبور به مهاجرت از ایران به نجف و کربلا و دمشق و... شدند.

دیدار نادرشاه با محمد گورکانی (دایره نور مانند بر سر دو نفر نشانگر پادشاهی آن هاست.)
نادرشاه در اواخر زندگی دچار یک نوع جنون روانی شد. به طوری که حکم های اعدام را مثل آب خوردن صادر می کرد. به زمین و زمان بی اعتماد بود و دیگر کمتر کسی جرئت مخالفت با او را داشت. بهتر است بگوییم که به یک دیکتاتور تمام عیار تبدیل شده بود. سرانجام با طرح و توطئه ی افسران ارشد قشون، نادر در سال 1126ه.ش در چادرش در اردوگاه لشکریان به قتل رسید. با شنیدن خبر مرگ نادرشاه، قشون نادر از هم پاشید و دوباره دعوای تاج و تخت در کشور به راه افتاد که عادل شاه افشار توانست پس از مدت کوتاهی به تخت سلطنت نشسته و قدرت را به دست بگیرد.پیکر نادر شاه توسط افرادش به مشهد منتقل شده و در مکانی که خودش وصیت کرده بود با مراسم رسمی به خاک سپرده شد.
از سکه های ضرب شده به نام نادرشاه افشار میتوان به اشرفی،شاهی،فلوس،... اشاره کرد.این سکه ها برای کلکسیونرهای تاریخدان، حکم طلا را دارند. بر روی سکه های نادر مثل خیلی از سکه های چکشی دیگراسم شهر ضرابخانه ها اعم از اصفهان،تبریز،شیراز،خوی حک شده است. شاید برایتان جالب باشد که سکه های ضرب تفلیس نادر جزو کمیاب ترین سکه های وی می باشند.
- تصاویر زیر نمونه هایی از سکه های چکشی نادر شاه افشار می باشند


تحقیق و گردآوری:گروه کارشناسی ایران سکه
خرداد 1401
پرسش کاربران